این مقاله با هدف بررسی تأثیر نرخ تورم و نرخ بهره بر قیمت سهام با استفاده از داده های سه ماهه در بنگاه های غیر مالی ذکر شده در DJIA30 و NASDAQ100 برای دوره 1999-2016 بررسی شده است. از مدل مدت زمان سهام برای اندازه گیری حساسیت در تغییرات در نرخ تورم و نرخ بهره در قیمت سهام استفاده می شود.
طراحی/روش شناسی/رویکرد
نویسندگان از ابزارهای آماری استاندارد استفاده می کنند که شامل آزمون ادغام یوهانسن ، خطی بودن ، تست های نرمال بودن ، رگرسیون ادغام ، علیت گرنجر و مدل تصحیح خطای بردار است.
یافته ها
نتایج تجزیه و تحلیل ادغام پانل یوهانسن نشان می دهد که ادغام بین قیمت سهام ، تغییرات در قیمت سهام به دلیل نرخ تورم و تغییر قیمت سهام به دلیل نرخ بهره واقعی وجود دارد. نتایج رگرسیون ادغام نشان می دهد که نرخ تورم با قیمت سهام منفی است ، نرخ بهره واقعی و قیمت سهام به طور مثبت در ارتباط است ، تغییر در نرخ بهره واقعی و نرخ تورم گرنجر باعث ایجاد تغییرات قابل توجهی در قیمت سهام ، سرعت قابل توجهی در تعدیل در طولانی مدت می شودتعادل بین قیمت سهام مشاهده شده و نرخ بهره واقعی و سرعت قابل توجه تعادل در تعادل بلند مدت بین تغییرات در قیمت سهام به دلیل نرخ بهره واقعی و تغییر در نرخ تورم.
اصالت/ارزش
این مقاله از سه طریق به ادبیات تجربی کمک می کند. در این مقاله به بررسی تأثیر تورم و نرخ بهره بر قیمت سهام متفاوت از سایر مطالعات مرتبط با جدا کردن تورم از نرخ بهره واقعی می پردازیم. در این مقاله علیت بین قیمت سهام ، نرخ بهره و تورم بررسی شده است. در این مقاله اعتبار به روز شده قابل توجهی به ادبیات گسترده ارائه شده است که یک ارتباط منفی بین قیمت سهام و نرخ تورم وجود دارد. این اعتبار را می توان به عنوان یک تئوری در مورد قیمت سهام ، نرخ تورم و نرخ بهره در نظر گرفت.
کلید واژه ها
استناد
Elmomiaty ، T. ، Saeed ، Y. ، Hammam ، R. and Aboulsoud ، S. (2020) ، "انجمن ها بین قیمت سهام ، نرخ تورم ، نرخ بهره هنوز هم پایدار است: شواهد تجربی از الگوی مدت زمان سهام" ، مجله اقتصاد، امور مالی و علوم اداری ، جلد. 25 شماره 49 ، صص 149-161. https://doi. org/10. 1108/jefas-10-2018-0105
ناشر
انتشارات زمرد محدود
کپی رایت © 2019 ، Tarek Eldomiaty ، Yasmeen Saeed ، Rasha Hammam و Salma Aboulsoud.
مجوز
منتشر شده در مجله اقتصاد ، امور مالی و علوم اداری. منتشر شده توسط انتشارات زمرد محدود. این مقاله تحت مجوز Creative Commons Attribution (CC با 4. 0) منتشر شده است. هر کسی ممکن است آثار مشتق این مقاله را تولید کند ، توزیع کند ، ترجمه کند و ایجاد کند (برای اهداف تجاری و غیر تجاری) ، منوط به انتساب کامل به انتشار اصلی و نویسندگان. شرایط کامل این مجوز ممکن است در http://creativeecommons. org/licences/by/4. 0/legalcode مشاهده شود
مقدمه
بازار سهام یک محیط بی ثبات با حرکات چشمگیر است که به سرمایه گذاران علائم مثبت یا منفی در مورد بازده بازار سهام می دهد. نرخ تورم و نرخ بهره هم دو متغیر کلیدی اقتصاد کلان است که تأثیرات زیادی بر اقتصاد به طور کلی و به ویژه در بورس سهام دارند. اگر یک اقتصاد نرخ تورم بالایی را تجربه کند ، ارزش واقعی پول کاهش می یابد که حاکی از قدرت خرید کمتر ، سودآوری کمتر و کاهش بازده واقعی سرمایه گذاری ها است. بیشتر ادبیات به کار فرضیه FAMA (1981) اشاره می کند که گزارش ارتباط منفی بین تورم و قیمت سهام است. علاوه بر این ، افزایش نرخ بهره منجر به هزینه های بالاتر ، سودآوری کمتر ، همچنین سیگنال های نرخ بهره بالا برای شرکت کنندگان در بازار می شود که سرمایه گذاری در اوراق بهادار بازده بالاتری را نسبت به سرمایه گذاری در سهام می گذارد ، از این رو قیمت سهام کاهش می یابد.
اگرچه ادبیات شامل اجماع در مورد تأثیر نرخ تورم و نرخ بهره در بورس سهام است ، بین نرخ تورم و نرخ بهره همپوشانی وجود دارد ، که در آن اجماع در مورد بزرگی و اهمیت تأثیر نرخ تورم و تأثیر وجود نداردنرخ بهره در قیمت سهام. از این رو ، این مقاله با هدف بررسی تأثیر نرخ تورم و نرخ بهره بر قیمت سهام است. این روش شامل یک تجزیه و تحلیل ادغام پانل برای بررسی ادغام بین قیمت سهام مشاهده شده ، نرخ تورم و نرخ بهره واقعی است. این روابط در مدل مدت زمان سهام گنجانده شده است (Leibowitz و همکاران ، 1989). علاوه بر این ، این مقاله به بررسی علیت گرنجر بین قیمت سهام مشاهده شده ، تغییر در قیمت سهام به دلیل نرخ تورم و تغییر قیمت سهام به دلیل نرخ بهره واقعی.
مقاله بصورت زیر مرتب شده است. بخش اول یک مرور ادبیات در مورد نتایج تجربی رابطه بین نرخ تورم، نرخ بهره و قیمت سهام ارائه میکند. بخش دوم مدل مدت زمان انبار، داده ها و آزمون های آماری و روش های بخش را مورد بحث قرار می دهد. بخش سوم یافته های تجربی را گزارش می کند. بخش چهارم به پایان می رسد.
ارتباط بین تورم، نرخ بهره و قیمت سهام: مروری بر ادبیات
این بخش به دو بخش تقسیم می شود. بخش اول ادبیاتی را برجسته می کند که رابطه بین نرخ تورم و قیمت سهام را مورد بحث قرار می دهد. بخش دوم ادبیاتی را ارائه می کند که رابطه بین نرخ بهره و قیمت سهام را مورد بحث قرار می دهد.
تاثیر نرخ تورم بر بازده سهام
تأثیر تورم بر بازده سهام موضوع تحقیقات گسترده ای بوده است. با شروع کار اصلی فیشر (1930) که پیشنهاد می کند بازده اسمی سهام یک پوشش در برابر تورم است، بنابراین افزایش در تورم جاری و مورد انتظار باید پرداخت سود سهام اسمی مورد انتظار را افزایش دهد. گوردون (1959) به طور مداوم استدلال می کند که نرخ تنزیل باید با نرخ بازدهی تعیین شود که سرمایه گذاران انتظار دارند به عنوان بازده سود سهام یا بازده سرمایه در سهام به دست آورند. بنابراین، افزایش انتظارات تورمی و نرخ تورم واقعی نیز باید جریان مورد انتظار پرداخت سود سهام اسمی آتی را برای سهام افزایش دهد و این منجر به تجدید نظر رو به بالا در قیمت سهام می شود.
در تضاد با نظریههای اقتصادی کلاسیک، ادبیات تجربی اخیر از این فرضیه حمایت نمیکند که بازده اسمی سهام ممکن است به عنوان پوششی در برابر تورم عمل کند که منجر به "معمای بازده تورم سهام" میشود (نلسون، 1976؛ فاما و شورت، 1977). بیشتر ادبیات تجربی یک رابطه منفی بین نرخ تورم و بازده سهام را در دوران پس از 1953 گزارش میکنند. لینتنر (1975) و دونالد (1975) رابطه منفی بین تورم و تولید واقعی و قیمت سهام را گزارش کردند. نویسندگان ادعا میکنند که با افزایش نرخ تورم، شرکتها سعی در تامین مالی خارجی دارند. صرف نظر از اینکه از تامین مالی بدهی یا سهام به عنوان وجوه خارجی استفاده می شود، هزینه واقعی سرمایه شرکت افزایش می یابد. این افزایش نرخ بهینه رشد واقعی را کاهش خواهد داد حتی اگر حاشیه سود آن حفظ شود و تقاضای محصول با همان نرخ رشد کند.
با این وجود ، مودگلیانی و کوهن (1979) خاطرنشان می کنند که تأثیر واقعی تورم ناشی از توهم پول است. سرمایه گذاران بازار سهام از توهم پول رنج می برند زیرا آنها با استفاده از نرخ تخفیف اسمی ، جریان نقدی واقعی را تخفیف می دهند که باعث ایجاد مشکلات رفتاری می شود که منجر به خطاهای ارزیابی ناشی از تورم می شود. فرضیه Modiglian i-Cohn پیش بینی می کند که بازار سهام در دوره های تورم بالا کم ارزش خواهد شد زیرا پس از آشکار شدن جریان واقعی نقدی اسمی ، این کم ارزش باید از بین برود.
FAMA (1981) استدلال می کند که رابطه منفی بین بازده سهام و تورم از رابطه منفی بین نرخ تورم و فعالیت واقعی کلان اقتصادی است که به عنوان پدیده رکود شناخته شده است ، که در آن بازده سهام و فعالیت واقعی به طور مثبت مرتبط هستند. مطابق با تئوری انتظارات عقلانی ، قیمت سهام و نرخ تورم به پیش بینی فعالیت واقعی آینده بستگی دارد. نتایج مشابه اثر منفی متغیرهای واقعی بر میزان تورم و به نوبه خود اثر منفی نرخ تورم در بازده سهام نیز توسط Geske and Roll (1983) و دیویس و کوتان (2003) گزارش شده است.
الکساکیس و همکاران.(1996) استدلال می کنند که نرخ تورم بالا به دلیل نوسانات در نرخ تورم ، بر قیمت سهام تأثیر می گذارد و اینها عمدتاً در بازارهای سرمایه در حال ظهور وجود دارد ، در حالی که اقتصادهایی که نرخ تورم پایین را تجربه می کنند ، در قیمت سهام ثبات دارند و این عمدتا در بازارهای سرمایه گذاری شده وجود دارد. مطالعات متعددی با این استدلال موافق هستند که بازارهای در حال ظهور سرمایه بیشتر تحت تأثیر نرخ تورم قرار می گیرند. این نتیجه گیری توسط Lokeswar Reddy (2012) در هند ، Adusei (2014) در غنا ، Uwubanmwen و Eghosa (2015) در نیجریه ، سیلوا (2016) در سریلانکا و جپکیمی (2017) در کنیا گزارش شده است.
تأثیر نرخ بهره در بازده سهام
این ادبیات شامل مطالعات بسیاری است که نتیجه گیری منفی بین نرخ بهره و بازده سهام است (مودگلیانی ، 1971 ؛ میشکین ، 1977). کاهش نرخ بهره منجر به جریان سرمایه بالاتر به بورس سهام می شود و انتظار می رود نرخ بازده بالاتر در حالی که افزایش نرخ بهره پس انداز بیشتری را در بانک ها تشویق می کند و این باعث کاهش جریان سرمایه به بازار سهام می شود. Pearce and Corey (1985) و Hafer (1986) که قیمت سهام در برابر تغییرات در نرخ تخفیف منفی واکنش نشان می دهد. علاوه بر این ، Mukherjee و Naka (1995) و Al Mukit (2013) دریافتند که نرخ بهره بلند مدت تأثیر منفی بر بازار سهام دارد. با این حال ، لی (1997) ، می یابد که رابطه بین نرخ بهره و بازده سهام در دوره قبلی به طور قابل توجهی منفی تغییر می کند به صفر و حتی مثبت در فواصل زمانی اخیر. با گذشت زمان ، بازده سهام به طور فزاینده ای نسبت به نرخ های بدون ریسک بی حس می شود. با این وجود ، علم و اودین (2009) رابطه بین نرخ بهره و قیمت سهام در 15 کشور توسعه یافته و در حال توسعه را بررسی می کنند و آنها گزارش می دهند که بین این دو متغیر ارتباط منفی وجود دارد. به طور کلی ، ادبیات مربوط به نرخ تورم-رابطه بازده استوک نمادی از معما بازده نرخ تورم است ، در حالی که ادبیات مربوط به نرخ بهره-رابطه بازده استوک یک رابطه منفی را نشان می دهد.
مدل مدت زمان سهام ، داده ها و متغیرها
این بخش به سه قسمت تقسیم می شود. قسمت اول مدل مدت زمان سهام سهام را ارائه می دهد. قسمت دوم شامل متغیرها و داده ها است. بخش سوم از ساختار تست های آماری دور است.
مدل مدت زمان سهام عدالت
از مدل مدت زمان سهام برای بررسی روند و اهمیت تأثیر تغییرات در نرخ تورم و نرخ بهره واقعی در قیمت سهام استفاده می شود (Leibowitz و همکاران ، 1989). اصطلاح "مدت" به عنوان معیاری از دریافت وزن زمان جریان اصلی و بهره مندرج تعریف می شود. این اصطلاح مربوط به هیکس (1939) و ماکائولی (1938) است که نشان می دهند مدت زمان نشان دهنده خاصیت خاصیت دارایی سرمایه در مورد تغییرات در فاکتور تخفیف است. Leibowitz و همکاران.(1989) بین مدت زمان سهام سهام و حساسیت نرخ بهره با استفاده از مدل تخفیف سود سهام (DDM) تمایز قائل شد. مدت زمان سهام سهام از تکنیک ارزیابی است که مبتنی بر DDM است. مدل مدت زمان سهام عدالت به شکلی در آمده است:
D P P = درصد تغییر در قیمت به دلیل نرخ بهره واقعی و تورم ؛
DDDM= مدت زمان مدل رشد سود سهام ؛
γ = حساسیت نرخ رشد به نرخ بهره واقعی ؛
∂ H ∂ R = تغییر در حق بیمه خطر بازار سهام به دلیل نرخ تورم ؛
DR = تغییر در نرخ بهره واقعی ؛
λ = حساسیت سرعت رشد به پارامتر جریان تورم ؛
∂ H ∂ I = تغییر در حق بیمه خطر بازار سهام به دلیل نرخ تورم ؛وت
DI = تغییر نرخ بهره به دلیل تغییر در نرخ تورم.
متغیر وابسته قیمت سهام است. داده های مورد استفاده ، قیمت سه ماهه سهام شرکتهای غیر مالی ذکر شده در DJIA30 و NASDAQ100 در دوره 1999-2016 است. داده ها از مرکز مالی رویترز © به دست آمده است. متغیرهای مستقل به سه دسته تقسیم می شوند. دسته اول شامل عوامل اصلی در مدل مدت زمان سهام است که تغییر قیمت سهام به دلیل نرخ تورم و به دلیل نرخ بهره واقعی است. داده های سه ماهه برای نرخ تورم ایالات متحده و نرخ بهره در بیل T استفاده می شود. دسته دوم شامل متغیرهای ساختگی برای ضبط تأثیر اندازه یک شرکت بر اساس سرمایه گذاری در بازار است. دسته سوم شامل متغیرهای ساختگی است که باعث ماندگاری ضریب تخمین زده شده در عوامل اصلی می شود. معادله تخمین رگرسیون به شکلی که در زیر آمده است:
yit= قیمت سهام (سه ماهه) ؛
xit= دو متغیر اصلی که شامل تغییر قیمت سهام به دلیل تورم و به دلیل نرخ بهره واقعی است.
اندازهit= متغیرهای باینری ساختگی. اندازه به سرمایه گذاری کوچک ، متوسط و بزرگ طبقه بندی می شود. وت
zit= متغیرهای باینری ساختگی. این متغیرها شامل دو زیر شاخه است. زیر مجموعه اول شامل سطح بالا و پایین نرخ تورم است. زیر مجموعه دوم شامل سطح بالا و پایین نرخ بهره واقعی است.
تست های آماری
تست ریشه واحد.
لوین و همکاران.(2002) t-test با هدف بررسی ثابت بودن باقیمانده رابطه بین متغیرهای وابسته و مستقل است.
خطی در مقابل آزمون غیرخطی.
این آزمون با استفاده از آزمون خطای مشخصات مشخصات معادلات معادله رگرسیون یا تنظیم مجدد مورد بررسی و بررسی قرار گرفته است (رمزی ، 1969 ؛ پنج شنبه و اشمیت ، 1977 ؛ پنجشنبه ، 1979 ؛ ساپرا ، 2005) که در آن آزمون شامل دو فرضیه زیر است:
فرضیه تهی به خطی بودن اشاره دارد و جایگزین به غیرخطی بودن اشاره دارد.
تست ادغام پانل یوهانسن.
آزمون ادغام یوهانسن برای بررسی وجود تعادل بلند مدت بین قیمت سهام ، تغییرات در قیمت سهام به دلیل تورم و تغییر قیمت سهام به دلیل نرخ بهره واقعی اعمال می شود (یوهانسن و جوزلیوس ، 1990 ؛ یوهانسن ، 1988 ، 1995).
رگرسیون ادغام.
تا آنجا که نتایج آزمون ادغام یوهانسن وجود ادغام بین متغیرهای مورد استفاده را نشان می دهد ، پس معادله رگرسیون بلند مدت زیر تخمین زده می شود:
(3) p i t = α i + η i 1 Δ p i n f ، i t + η i 2 δ p i n t ، i t + η i 3 s i z e + η i 4 l e v e l i n f + η i 5 l e v e l i n t + ε i t t
علیت گرنجر.
آزمون علیت گرنجر برای بررسی جهت رابطه بین متغیرهای استفاده شده انجام می شود. فرمولاسیون کل علیت گرنجر به شکلی که در زیر می آید می گیرد (گرنجر ، 1969 ؛ انگل و گرنجر ، 1987):
.
.
آزمون علیت گرنجر تحت فرضیه هایی که در زیر اجرا می شود اجرا می شود:
مدل تصحیح خطای بردار
ادغام بین متغیرها به معنای وجود یک فرآیند تنظیم است که به عنوان "مدل تصحیح خطا" (ECM) گفته می شود که مانع از بزرگتر شدن خطاها در روابط بلند مدت و جدا شدن از تعادل می شود. سرعت تنظیم به سمت تعادل توسط ECM تعیین می شود.
یافته های تجربی
نتایج آزمون ریشه واحد
جدول I نتیجه آزمایش ریشه لوین ، لین و چو را نشان می دهد که باقیمانده رابطه بین متغیر وابسته و مستقل ثابت است که دلالت بر اعتبار استفاده از آزمون ریشه واحد دارد.
خطی بودن در مقابل نتیجه آزمون غیرخطی
نتایج آزمایش تنظیم مجدد گزارش شده در جدول II نشان می دهد که فرض یک مدل خطی متناسب با داده ها است.
نتایج آزمون ادغام یوهانسن
نتایج آزمایش ادغام یوهانسن گزارش شده در جدول III نشان می دهد که هر دو ردیابی و حداکثر مقادیر ویژه وجود یک تعادل بلند مدت بین قیمت سهام ، تغییر در قیمت سهام به دلیل تورم و تغییر قیمت سهام به دلیل نرخ بهره را تأیید می کند.
نتایج رگرسیون ادغام
وجود همبستگی حاکی از تخمین معتبر از ضرایب بلند مدت متغیرهای مستقل است. نتایج گزارش شده در جدول IV متعلق به سه گروه از رگرسور است. گروه اول شامل دو مؤلفه اصلی مدل مدت زمان سهام است که تغییرات در قیمت سهام به دلیل نرخ تورم و نرخ بهره واقعی است. گروه دوم شامل رگرسیونرهای ساختگی است که اثرات مداوم نرخ تورم را بر قیمت سهام اندازه گیری می کند. گروه سوم شامل رگرسیونرهای ساختگی است که اثرات مداوم نرخ بهره واقعی بر قیمت سهام را اندازه گیری می کند. برآورد این رگرسیون های ساختگی می تواند به اندازه کافی به عنوان تست استرس عمل کند.
نتایج در جدول IV نشان می دهد که ضریب تغییر قیمت سهام به دلیل تورم منفی و از نظر آماری معنی دار است که مطابق با FAMA (1981) ، محمود و همکاران است.(2014) ، موریوکی (2014) و بای (2014) اما برخلاف ال اووشیبات و ماجالی (2016). علاوه بر این ، Limpanithiwat و Rungsombudpornkul (2010) و Amata و همکاران.(2016) گزارش رابطه مثبت بین تورم و نوسانات سهام در دوره های کوتاه و طولانی را گزارش می دهد. از طرف دیگر ، ضریب تغییرات در قیمت سهام به دلیل نرخ بهره واقعی مثبت و از نظر آماری معنی دار است. روند مثبت نرخ بهره واقعی نشان می دهد که سرمایه گذاران با توجه به تغییر در نرخ بهره واقعی ، قیمت سهام را جابجا می کنند. یعنی افزایش نرخ بهره واقعی سرمایه گذاران را به افزایش قیمت سهام برای ماندن در بورس سهام سوق می دهد. علاوه بر این ، ضریب مثبت تغییرات در قیمت سهام به دلیل نرخ بهره با توجه به اهمیت متغیر ساختگی فقط برای نرخ بهره بالا تأکید می شود. این نتیجه شبیه به یکی از NISSIM و PENMAN (2003) است که ضریب مثبت بین بازده سهام و نرخ بهره اسمی را تا آنجا که مطالعه حاضر از رابطه منفی بین قیمت سهام و تورم گزارش می دهد گزارش می دهد. با این وجود ، آماتا و همکاران.(2016) رابطه مثبت بین نوسانات سهام و نرخ بهره اسمی را در کوتاه مدت گزارش می دهد.
نتایج تست علیت گرنجر
نتایج گزارش شده در جدول V دو رابطه مهم علیت گرنجر را نشان می دهد. اول ، تغییرات در قیمت سهام به دلیل نرخ بهره واقعی گرنجر باعث تغییر در قیمت سهام مشاهده شده می شود. دوم ، تغییر در قیمت سهام به دلیل نرخ تورم گرنجر باعث تغییر در قیمت سهام به دلیل نرخ بهره واقعی می شود. نتیجه دوم مطابق با قانون تیلور (1993) است که تعدیل نرخ بهره را با توجه به تغییرات در نرخ تورم مورد انتظار برای تثبیت اقتصاد در کوتاه مدت با حفظ رشد بلند مدت تعیین می کند. شایان ذکر است که علیت ناچیز در کشورهای دیگر مانند کنیا (ویلیامز ، 2014) و مالزی (سیانگ و همکاران ، 2017) ثبت شده است.
نتایج رگرسیون مدل تصحیح خطای بردار
معادلات رگرسیون مدل تصحیح خطای بردار (VECM) معادلات قابل توجهی گزارش شده در نتایج آزمون علیت گرنجر را نشان می دهد که در جدول V گزارش شده است:
معادلات (10) و (11) برای برآورد اصطلاح ECM که به نوبه خود در چهار مدل VECM زیر استفاده می شود ، استفاده می شود. تخمین چهار مدل VECM در جدول VI گزارش شده است: