همه سرمایه گذاران با یک مبادله بین ریسک و بازده روبرو هستند. سرمایهگذاران در ازای پذیرش ریسک، بازده دریافت میکنند – اما این ریسک باید مدیریت شود. برای هر پرتفویی ابتدا باید سطح ریسک مناسب مشخص شود. و سپس ریسک پرتفوی باید محاسبه شود تا اطمینان حاصل شود که در آن سطح از ریسک قرار دارد.
منبع تصویر: Wokandapix – Pixabay. com / مجوز: CC0 Public Domain
شناخت و مدیریت ریسک سبد سرمایه گذاری مهمترین عامل رشد و حفظ سرمایه است. در این پست به روش هایی می پردازیم که از طریق آنها می توان ریسک پرتفوی را محاسبه و مدیریت کرد.
ریسک سبد سرمایه گذاری چیست؟
ریسک پرتفوی منعکس کننده ریسک کلی یک سبد سرمایه گذاری است. این ریسک ترکیبی هر سرمایه گذاری فردی در یک سبد است. اجزای مختلف یک سبد و وزن دهی آنها به میزانی که پرتفوی در معرض خطرات مختلف قرار دارد کمک می کند.
ریسکهای عمدهای که یک پورتفولیو با آن مواجه خواهد شد، ریسکهای بازار و سایر ریسکهای سیستمی است. این ریسک ها باید مدیریت شوند تا اطمینان حاصل شود که یک سبد به اهداف خود می رسد. تنها در صورتی می توانید این ریسک را مدیریت کنید که ابتدا بتوانید آن را کمی کنید.
تعیین میزان تحمل ریسک
منبع تصویر: OPOLJA / Shutterstock. com
در بازار ایالات متحده بدترین سال برای اوراق قرضه سال 1969 بود که بازدهی اوراق قرض ه-5٪ بود. بازار سهام ایالات متحده، طبق شاخص DJIA، در 5 نوبت بیش از 30 درصد سقوط کرده است که بدترین آن 51 درصد در سال 1931 بوده است.
- 80٪ سهام / 20٪ پرتفوی اوراق قرضه 41. 8٪ ضرر خواهد کرد.
- 20% سهام / 80% پرتفوی اوراق قرضه 14. 2% زیان خواهد کرد.
هر دو پرتفوی در نهایت بهبود می یابند، اما این برای اولین نمونه کار به مراتب بیشتر طول می کشد. با در نظر گرفتن این موضوع باید یک پورتفولیو ساخته شود.
قبل از ساختن پورتفولیو، باید بررسی کنید که چه از نظر مالی و چه از نظر روانی چقدر می توانید از دست بدهید. این میزان تحمل ریسک شماست. از دست دادن پول زیاد در اواخر کار ممکن است به این معنی باشد که سبد سهام شما هرگز بهبود نمی یابد. از دست دادن پول بیشتر از آنچه احساس راحتی می کنید می تواند منجر به استرس و تصمیم گیری غیر منطقی شود. هرگز نباید در موقعیتی قرار بگیرید که بتوانید آنقدر سرمایه از دست بدهید که باعث شود تصمیمات غیر منطقی بگیرید.
منبع تصویر: rawpixel – Pixabay. com / مجوز: CC0 Public Domain
برای تعیین صحیح میزان تحمل ریسک، باید با یک مشاور مالی صحبت کنید. همچنین می توانید از یکی از ابزارهایی که مدیران دارایی اغلب در وب سایت خود قرار می دهند استفاده کنید. با این حال، میتوانید با در نظر گرفتن ارزش پرتفوی، افق زمانی، درآمد ماهانه، هزینههای ماهانه و قابلیت اطمینان درآمد خود، ایدهای از تحمل ریسک خود داشته باشید. همچنین باید به خلق و خوی خود و میزان آمادگی روانی برای از دست دادن توجه کنید.
تحمل ریسک را می توان به صورت زیاد، متوسط یا کم رتبه بندی کرد. اگر حداقل 20 سال سن بازنشستگی دارید، جریان درآمد قابل اعتماد و مقداری پس انداز نقدی دارید، تحمل ریسک شما بالا خواهد بود. در صورت سقوط بازار، زمانی برای بهبود بازار خواهید داشت و نیازی به برداشت از سبد سهام خود نخواهید داشت. از سوی دیگر، اگر به سن بازنشستگی نزدیک می شوید یا ممکن است منبع درآمد خود را از دست بدهید، تحمل ریسک شما پایین خواهد بود. از دست دادن پول در پرتفوی شما نزدیک به بازنشستگی یا در حین بازنشستگی منجر به جذب سرمایه از پرتفوی ضعیف می شود.
تحمل ریسک از نزدیک با اشتهای ریسک و ظرفیت ریسک ارتباط دارد. تحمل ریسک شما فقط به تدریج با گذشت زمان تغییر خواهد کرد. در هر زمان معین ، ظرفیت خطر شما را دیکته می کند. ظرفیت ریسک را می توان به عنوان میزان ریسکی که باید برای دستیابی به اهداف سرمایه گذاری در نظر گرفته شود ، تصور کرد. اشتها ریسک تحمل و ظرفیت و چشم انداز سرمایه گذاری را در هر زمان معین در نظر می گیرد.
انواع خطرات نمونه کارها
منبع تصویر: GearSTD / Shutterstock. com
انواع زیادی از خطرات سرمایه گذاری ، هم در سطح نمونه کارها و هم در سطح امنیت فردی وجود دارد. در مرحله اول ، موارد زیر نمونه هایی از خطرات خاص برای اوراق بهادار فردی است. این خطرات را می توان به راحتی از طریق تنوع مدیریت کرد:
- ریسک نقدینگی
- خطر پیشفرض
- خطر نظارتی و خطر سیاسی
- خطر مدت زمان
- خطر سبک
خطرات گسترده تر نمونه کارها می تواند بر کل نمونه کارها تأثیر بگذارد. مدیریت این خطرات نیاز به تنوع خلاقانه تر و سایر استراتژی ها دارد. در زیر خطرات اصلی سطح نمونه کارها وجود دارد.
بیشترین ریسک پیش روی هر نمونه کارها ریسک بازار است. این همچنین به عنوان ریسک سیستماتیک شناخته می شود. بیشتر دارایی ها تا حدی همبستگی دارند. نتیجه این است که تصادف بازار سهام منجر به سقوط بیشتر سهام خواهد شد. در حقیقت ، بیشتر دارایی های مالی در بازار خرس ارزش خود را از دست می دهند.
در انتهای دیگر طیف ریسک خطر تورم است. این خطری است که قدرت خرید یک نمونه کارها با تورم همراه نخواهد بود. بنابراین ، دلیل نیاز به "دارایی های خطرناک" و نیاز به مدیریت ریسک است. در طولانی مدت ، داشتن دارایی های پرخطر به شما امکان می دهد از تورم بهتر عمل کنید.
منبع تصویر: EM Karuna / Shutterstock. com
ریسک سرمایه گذاری مجدد می تواند بر کل بخش اوراق بهادار یک نمونه کارها تأثیر بگذارد. اگر اوراق قرضه در هنگام بالا بودن بازده خریداری شود ، دارنده حتی اگر نرخ بهره کاهش یابد ، بازده بالایی را بدست می آورد. با این حال ، اگر بازده در هنگام بلوغ پیوند کم باشد ، اصل نمی تواند با بازده بالا سرمایه گذاری مجدد شود.
ریسک غلظت مربوط به همبستگی دارایی ها در یک نمونه کارها است. مناطق دارای قرار گرفتن در معرض بیش از حد در بخش های خاص ، دارایی ها ، مناطق می توانند خطرات سیستمی را برای آن بخش از نمونه کارها ایجاد کنند. ریسک پنهان ممکن است هنگامی رخ دهد که دارایی ها به نظر نمی رسند اما تحت تأثیر همان نیروهای اقتصادی قرار دارند. به عنوان مثال ، سهام چین ، کالاها و ارزهای در حال ظهور بازار همه تحت تأثیر رکود اقتصاد چین قرار می گیرند.
ریسک نرخ بهره و ریسک ارز هر دو بر هر نمونه کارها تأثیر می گذارد. برای تعیین میزان قرار گرفتن در معرض نرخ بهره و ارزها ، باید تمام دارایی های موجود در یک نمونه کارها مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
چگونه می توان خطر سبد سرمایه گذاری خود را اندازه گیری کرد
منبع تصویر: Olivier Le Moal / Shutterstock. com
رویکردهای بی شماری برای اندازه گیری ریسک نمونه کارها وجود دارد. همه مزایا و اشکالات خود را دارند. هیچ روش اثبات کامل وجود ندارد ، بنابراین معمولاً چندین روش ترکیب می شوند. نوسانات رایج ترین پروکسی برای ریسک است - اگرچه خطراتی وجود دارد که نوسانات آن را ضبط نمی کند. انحراف استاندارد روش معمولی برای اندازه گیری نوسانات است. این امر در مورد اوراق بهادار فردی و پرتفوی ها صدق می کند.
بازگشت یک نمونه کارها را می توان با میانگین میانگین بازده وزنی محاسبه کرد. محاسبه انحراف استاندارد یک نمونه کارها کمی پیچیده تر است. انحراف استاندارد تاریخی یک نمونه کارها را می توان به عنوان ریشه مربع واریانس بازده محاسبه کرد. اما هنگامی که می خواهید نوسانات مورد انتظار را محاسبه کنید ، باید کواریانس یا همبستگی هر دارایی را درج کنید.
محاسبه همبستگی و کواریانس برای هر سهام می تواند بسیار پیچیده شود. کواریانس باید بین هر امنیت و بقیه نمونه کارها محاسبه شود. انحراف استاندارد وزنی برای هر امنیت سپس توسط کواریانس ضرب می شود. این امر معمولاً باعث می شود که نوسانات نمونه کارها پایین تر از بسیاری از مؤلفه های آن باشد.
منبع تصویر: Sittipong Phokawattana / Shutterstock. com
نسبت شارپ بازده را برای سطح معینی از خطر عادی می کند. این امر به فرد اجازه می دهد تا سرمایه گذاری ها را مقایسه کرده و بازده هر دلار از ریسک گرفته شده را تعیین کند. نسبت Sortino مشابه است ، اما فقط نوسانات نزولی را در نظر می گیرد. این نسبت ها را می توان برای عملکرد اوراق بهادار مدل ، پرتفوی واقعی و اوراق بهادار فردی استفاده کرد. با این حال ، آنها به عقب به نظر می رسند ، و نمی توانند خطر و بازگشت آینده را پیش بینی کنند.
بتا نشانگر خطر ابتلا به امنیت فردی نسبت به بازار است. پیش بینی می شود بازار کلی دارای بتا 1 باشد. انتظار می رود که سهام با بتا 0. 5 به اندازه بازار نصف شود یا سقوط کند. انتظار می رود سهام با بتا 2 دو برابر بیشتر از بازار افزایش یابد و سقوط کند.
بتا یک نمونه کارها به عنوان میانگین وزنی بتا هر مؤلفه محاسبه می شود. یک نمونه کارها با بتا بالا به این معنی است که شما ممکن است بیش از آنچه فکر می کنید خطرناک باشید. اگر نمونه کارها شما بتا 1. 5 داشته باشد و بازار 10 ٪ سقوط کند ، انتظار می رود نمونه کارها شما 15 ٪ کاهش یابد.
از مقدار در ریسک (VAR) برای محاسبه حداکثر ضرر و زیان یک نمونه کارها در یک دوره معین استفاده می شود. نتیجه برای یک سطح خاص از اعتماد به نفس ، معمولاً 95 یا 99 ٪ محاسبه می شود. دو روش محاسبه VAR وجود دارد - با استفاده از توزیع عادی یا شبیه سازی. VAR به طور گسترده ای برای تعیین ریسک توسط بانک ها و تنظیم کننده ها استفاده می شود. با این حال ، همچنین مورد انتقاد گسترده قرار گرفته و دیگر اغلب توسط مدیران نمونه کارها مورد استفاده قرار نمی گیرد.
چگونه ریسک سبد سرمایه گذاری خود را مدیریت کنیم
منبع تصویر: LightsPring / Shutterstock. com
روش های مختلفی برای محدود کردن ریسک نمونه کارها وجود دارد. در بیشتر موارد بیش از یک رویکرد ترکیب شده است. بازار سهام از نظر تاریخی بالاترین بازده را ایجاد کرده است اما بیشترین نوسانات را نیز تجربه کرده است. به همین دلیل ، متنوع سازی سرمایه گذاری در چندین کلاس دارایی اولین قدم برای مدیریت ریسک یک نمونه کارها است. درصد قابل توجهی از بیشتر اوراق بهادار باید در سهام سرمایه گذاری شود ، اما این باید با سایر انواع دارایی متعادل شود.
یک سبد اساسی متنوع شامل سهام ، اوراق قرضه و پول نقد است. سهام بیشترین بازده بلند مدت را ارائه می دهد ، اوراق قرضه درآمد قابل پیش بینی را ارائه می دهد و نقدینگی فوری را ارائه می دهد. در حالی که این می تواند یک پیشرفت گسترده در یک سبد دارایی واحد باشد ، اما خطر می تواند با سایر کلاس های دارایی متنوع تر شود. هدف آن یافتن دارایی هایی است که همبستگی بسیار کمی با سهام و اوراق قرضه دارند.
منبع تصویر: Nerthuz / Shutterstock. com
این ما را به دارایی های جایگزین سوق می دهد. اینها دارایی هایی هستند که رشد سرمایه بلند مدت را فراهم می کنند ، اما همبستگی نسبتاً کم با سهام دارند. دارایی های واقعی مانند کالاها و املاک و مستغلات نسبت به سایر دارایی ها نسبت به تورم مقاومت بیشتری دارند. ارزش ذاتی آنها به جای پویایی پیچیده ای که دارایی های مالی را هدایت می کند ، به عرضه و تقاضای جسمی بستگی دارد.
صندوق های سرمایه گذاری خصوصی و سرمایه گذاری خطرپذیر با درجات مختلفی از ریسک همراه هستند. این نوع سرمایه گذاری ها نقدینگی ندارند و ارزش آنها فقط به صورت ماهانه یا حتی فصلی محاسبه می شود. این معمولاً به عنوان یک نقطه ضعف در نظر گرفته می شود. با این حال، در زمینه مدیریت نوسانات پرتفوی، می تواند یک مزیت باشد. ارزش این وجوه در طول اصلاحات بازار که منجر به نوسان در سایر طبقات دارایی می شود، کاهش نمی یابد.
صندوق های تامینی تنها طبقه دارایی هستند که به طور خاص برای تولید بازده های نامرتبط ایجاد شده اند. صندوق های تامینی از طیف گسترده ای از استراتژی ها برای تولید بازدهی استفاده می کنند که به عملکرد بازار وابسته نیست. آنها همچنین از فروش کوتاه، اهرم و مشتقات برای گرفتن آلفا استفاده می کنند.
صندوق اطلاعات داده تحت مدیریت سرمایه گذاری Lehner
برخی از صندوق های تامینی از روش های غیر متعارف برای یافتن فرصت هایی استفاده می کنند که انواع دیگر صندوق ها نمی توانند از آنها بهره برداری کنند. به عنوان مثال، صندوق اطلاعات داده سرمایه گذاری Lehner که داده های بزرگ، هوش مصنوعی و احساسات بازار را برای یافتن فرصت های نادیده گرفته شده در زمان واقعی ترکیب می کند.
در بسیاری از موارد، صندوق های تامینی تنها انواع صندوق های سرمایه گذاری هستند که می توانند از سرمایه در بازارهای نزولی بزرگ محافظت کنند. تنها راه برای محافظت از یک صندوق در برابر یک رویداد قو سیاه استفاده از وجوهی با قرار گرفتن معکوس یا خنثی در بازارهای سهام است. تنوع معمولاً در چارچوب طبقات دارایی در نظر گرفته می شود. با این حال، تنوع را می توان با سبک سرمایه گذاری و با چارچوب زمانی نیز انجام داد.
به طور سنتی اکثر پرتفوی ها از پرتفوی سهام و صندوق های سرمایه گذاری تشکیل می شدند. با این حال، محبوبیت سرمایه گذاری ETF باعث شده است که طیف وسیع تری از وجوه کم هزینه در اختیار سرمایه گذاران قرار گیرد. کمیسیونها همچنین از مقرونبهصرفهتر کردن تنوعسازی بر اساس زمان خودداری کردهاند. شناخت روزافزون سرمایهگذاری کمی و سرمایهگذاری عاملی به این معناست که پرتفویها را میتوان در عوامل و سبکهای متعددی متنوع کرد.
منبع تصویر: REDPIXEL. PL / Shutterstock. com
تئوری مدرن پورتفولیو فرآیندی است که می تواند برای ساختن پرتفویی استفاده شود که بازده مورد انتظار را برای مقدار معینی از ریسک به حداکثر برساند. این کار با استفاده از بهینه سازی واریانس میانگین انجام می شود. هدف ترکیب سهام به گونه ای است که نوسانات سبد را تا حد امکان کاهش دهد. مجموعه ای از شبیه سازی ها برای به حداکثر رساندن بازده مورد انتظار پورتفولیو برای سطح معینی از ریسک انجام می شود. این رویکرد برای پرتفوی سهام بسیار خوب عمل می کند. سپس روش های دیگر در سطح تخصیص دارایی استفاده می شود.
رویکرد برابری ریسک مشابه است اما در سطح طبقه دارایی انجام می شود. طبقات دارایی طوری وزن می شوند که سهم آنها در ریسک کلی پرتفوی برابر باشد. به عنوان مثال، اگر ارزش سهام چهار برابر بیشتر از اوراق قرضه باشد، وزن اوراق چهار برابر وزن سهام خواهد بود. برابری ریسک بیشتر با حفظ سرمایه مرتبط است تا آلفای سود.
نتیجه: پورتفولیوی خود را در طبقات مختلف دارایی متنوع کنید
درک و مدیریت ریسک پورتفولیو شاید مهمترین نقش در مدیریت پرتفوی باشد. تصمیمات تخصیص دارایی بیشترین تأثیر را بر روی ریسکی که یک پرتفوی با آن مواجه خواهد شد خواهد داشت. توانایی کمی کردن ریسک یک سبد به سرمایه گذاران اجازه می دهد تا بازده بالقوه را بهینه کنند. هرچه بتوان ریسک بیشتری را کمیت و مدیریت کرد، سرمایه بیشتری را می توان به دارایی های پرریسک تری که بیشترین بازده را ایجاد می کنند تخصیص داد.