معیارهای مالی مختلفی وجود دارد که به اندازه گیری موفقیت یک تجارت کمک می کند. نسبت سودآوری یکی از معیارهای کلیدی است که به نظارت بر کارایی کلی مالی و سلامت تجارت کمک می کند. همچنین ، این معیارها به مدیریت کمک می کنند تا توانایی خود را در تولید درآمد و مناطق بهبود ارزیابی کند. در این مقاله به بررسی نسبت سودآوری ، انواع آنها ، تفسیر و محاسبات می پردازیم.
نمونه کارها صندوق متقابل اصلی
یک نمونه کارها از نظر علمی از وجوه متقابل طراحی شده برای تأمین رشد مطابق با الزامات هدف شما ، ضمن مدیریت ریسک.
بازده نشانگر 10-12 ٪ سالانه
افق سرمایه گذاری 1-3 سال
3 سال قفل
اهداف کوتاه مدت مانند خرید ماشین یا بودجه تعطیلات
سرمایه گذاری و ردیابی یک کلیک
هزینه صفر برای همه سرمایه گذاری های شما
صندوق عدالت Canara Robeco Bluechip (G)
صندوق سهام نوظهور Canara Robeco (G)
صندوق ارزش نیپون هند (G)
صندوق کلاه Parag Parikh Flexi (رشد)
نسبت سودآوری چیست؟
نسبت سودآوری معیارهای مالی است که به اندازه گیری و همچنین ارزیابی توانایی یک شرکت در تولید سود کمک می کند. همچنین ، این توانایی ها را می توان از طریق صورت درآمد ، ترازنامه ، سهام سهامدار یا فرآیندهای فروش برای یک دوره زمانی خاص ارزیابی کرد. علاوه بر این ، نسبت سودآوری نشان می دهد که چگونه شرکت از دارایی های خود برای تولید سود و ارزش سهامداران خود استفاده می کند.
نسبت سودآوری همچنین یک روش مؤثر برای تجزیه و تحلیل و مقایسه شرکت های مشابه یا دوره های قبلی است. از این رو ، هر شرکتی قصد دارد نسبت بالاتری داشته باشد ، و این نشان می دهد که این تجارت در درآمد ، سود یا جریان نقدی عملکرد خوبی دارد. همچنین ، بیشتر سرمایه گذاران و طلبکاران از نسبت سودآوری برای تجزیه و تحلیل بازده سرمایه گذاری شرکت به سطح نسبی منابع و دارایی های آن استفاده می کنند. علاوه بر این ، مدیریت شرکت همچنین با انجام پیشرفت های لازم در عملیات تجاری ، این نسبت ها را برای افزایش سودآوری تجزیه و تحلیل می کند.
انواع نسبت سودآوری
- حاشیه سود ناخالص
- حاشیه سود خالص
- بازگشت به سهام (ROE)
- بازگشت دارایی (ROA)
- بازده سرمایه شاغل ()
حاشیه سود ناخالص
نسبت حاشیه سود ناخالص به اندازه گیری میزان سودی که یک شرکت از فروش کالاها و خدمات خود پس از کسر هزینه های مستقیم یا بهای تمام شده کالای فروخته شده به دست می آورد، کمک می کند. همچنین، سود ناخالص بالاتر نشانه مثبتی است که شرکت می تواند هزینه های عملیاتی، هزینه های ثابت، استهلاک و غیره را پوشش دهد و درآمد خالص برای شرکت ایجاد کند. در مقابل، حاشیه سود ناخالص پایین منعکس کننده ضعیفی بر شرکت است که نشان دهنده قیمت فروش بالا، فروش پایین، هزینه های بالا، رقابت شدید بازار و غیره است.
فرمول
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش خالص
جایی که ،
سود ناخالص = فروش خالص - بهای تمام شده کالای فروخته شده
فروش خالص = کل فروش - تخفیف - کمک هزینه - بازده فروش
حاشیه سود عملیاتی
حاشیه سود عملیاتی به اندازه گیری توانایی شرکت برای حفظ هزینه های عملیاتی برای ایجاد سود قبل از هزینه بهره و کسر مالیات کمک می کند. به عبارت دیگر درآمدی که پس از هزینه ها باقی می ماند از خالص فروش کسر می شود. نسبت بالاتر نشاندهنده این است که شرکت برای پرداخت هزینههای ثابت، تعهدات بهره، کنترل کندیهای اقتصادی و همچنین ارائه قیمتهای پایینتر نسبت به رقبای خود با حاشیههای پایینتر مجهز است. علاوه بر این، مدیریت شرکت اغلب از این برای بهبود سودآوری با مدیریت هزینه های خود استفاده می کند.
فرمول
نسبت حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش خالص
جایی که ،
سود عملیاتی = سود ناخالص – هزینه های عملیاتی – استهلاک و استهلاک
فروش خالص = کل فروش - تخفیف - کمک هزینه - بازده فروش
حاشیه سود خالص
حاشیه سود خالص سودآوری کلی شرکت را از فروش آن پس از کسر تمام هزینههای مستقیم و غیرمستقیم اندازهگیری میکند. همچنین درصدی از درآمد است که پس از کسر تمام هزینه ها، سود و مالیات باقی می ماند. سود خالص بالاتر نشان می دهد که شرکت در عین مدیریت هزینه ها و قیمت گذاری کالاها و خدمات، به خوبی عمل می کند. با این حال، یکی از اشکالات استفاده از این نسبت این است که شامل هزینه ها و سودهای یکباره می شود و مقایسه عملکرد با رقبای خود را به چالش می کشد.
فرمول
نسبت حاشیه سود خالص = درآمد خالص / فروش خالص
جایی که ،
درآمد خالص = سود ناخالص - تمام هزینه ها - بهره - مالیات
فروش خالص = کل فروش - تخفیف - کمک هزینه - بازده فروش
بازگشت به سهام (ROE)
ROE اندازه گیری می کند که چگونه یک شرکت می تواند از پول سهامداران خود برای تولید سود استفاده کند. همچنین ، این نشانگر بازده مبلغی است که سرمایه گذاران در این شرکت سرمایه گذاری کرده اند. علاوه بر این ، ROE معمولاً توسط سرمایه گذاران و تحلیلگران تماشا می شود. علاوه بر این ، نسبت ROE بالاتر می تواند یکی از دلایل خرید سهام یک شرکت باشد. شرکت هایی که بازده بالایی از سهام عدالت دارند می توانند در داخل کشور پول نقد ایجاد کنند و بنابراین آنها به تأمین اعتبار بدهی کمتر وابسته خواهند بود.
فرمول
بازپرداخت سهام = سود خالص پس از مالیات / سهامدار سهامدار x 100
جایی که ،
بازگشت دارایی (ROA)
بازده دارایی (ROA) اندازه گیری می کند که یک شرکت از دارایی های خود برای تولید سود استفاده می کند. به عبارت دیگر ، این موضوع بر این است که سود آن در هر روپیه سرمایه گذاری شده چقدر سود می برد. همچنین ، شدت دارایی شرکت را اندازه گیری می کند. بنابراین ، یک ROA پایین تر نشانگر یک شرکت دارایی بیشتر است. در مقابل ، ROA بالاتر نشان دهنده سودآوری بیشتر در برابر تعداد دارایی های شرکت برای فعالیت است. علاوه بر این ، شرکت هایی با شدت دارایی بالاتر باید برای تولید درآمد ، مبلغ قابل توجهی را در ماشین آلات و تجهیزات سرمایه گذاری کنند. به عنوان مثال - ارتباط از راه دور ، تولید کنندگان خودرو ، راه آهن و غیره
فرمول
بازده دارایی = سود خالص پس از مالیات / کل دارایی x 100
جایی که ،
کل دارایی = تمام دارایی های موجود در ترازنامه
بازده سرمایه شاغل (ROCE)
بازده سرمایه شاغل (ROCE) بازده کلی شرکت را در برابر سرمایه گذاری کلی سهامداران و صاحبان اوراق قرضه اندازه گیری می کند. این نسبت بسیار شبیه به ROE است ، اما جامع تر است زیرا بازده های حاصل از سرمایه گذاری های سرمایه اوراق قرضه را شامل می شود.
فرمول
بازده سرمایه شاغل (ROCE) = EBIT / CAPITE اشتغال
جایی که ،
EBIT (درآمد قبل از بهره و مالیات) = سود خالص قبل از بهره و مالیات
سرمایه شاغل = کل دارایی ها - بدهی های جاری
چگونه می توان نسبت سودآوری را محاسبه کرد؟
نسبت سودآوری همچنین یک معیار مالی برای اندازه گیری در صورت داشتن حاشیه سود سالم است. همچنین ، می توانید این نسبت ها را به طور مداوم محاسبه کرده و سودآوری را با گذشت زمان پیگیری کنید. بگذارید محاسبه نسبت سودآوری را با مثال زیر درک کنیم.
شرکت ABC Ltd اسکیت های سفارشی را تولید می کند که در آن کل سرمایه سهام 12 روپیه است. در پایان سال مالی ، کل دارایی ها 45 روپیه است و همچنین بدهی های جاری 8 لک روپیه است ، و بیانیه درآمد مانند زیر به نظر می رسد -